دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۷ فروردین ۲۰, دوشنبه

روایتی مستند از برپاداشتن جهنم با وعده بهشت

Enver-Hoxha_Book.jpg
رادیوزمانه - انور خوجه، یکی از بدنام‌ترین دیکتاتورهای قرن بیستم بود. او چهل سال تمام بعنوان رهبر «حزب کمونیست آلبانی» حاکم بلامنازع این کشور کوچک ۳ میلیون نفری در جنوب اروپا و در ساحل دریای آدریاتیک بود. رویای او برای حاکمیت سوسیالیسم راست کیش یا واقعی، و متهم کردن رهبران دیگر کشورهایی که در آنها کمونیست‌ها به قدرت رسیدند به «رویزیونسم» و انحراف از مشی سوسیالیستی، از اتحاد شوروی گرفته تا چین و دولت‌های اروپای شرقی، عملاً آن کشور را برای نیم قرن منزوی و تبدیل به جهنم کرد. او در طی این چهل و اندی سال، نه تنها هر صدای مخالفی را خفه کرد بلکه به اعضای حزب و به کسانی نیز که در قدرت گرفتن حزب کمونیست (کار) آلبانی به او یاری رسانده و تمام عمر به آتش کوره‌ی «کیش شخصیت» او دمیدند رحم نکرد و یک یک آنان را یا به جوخه اعدام سپرد و یا به اردوگاه‌های کار تبعید کرد. در میان تمام رهبران چپ جهان که به قدرت رسیدند خوجه تا آخرین روز دنباله‌رو پیگیر مشی استالین خصوصا سیاست‌های استالین درسالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۹ بود........  زوایتی مستند از برپاداشتن جهنم با وعده بهشت

۲ نظر:

همنشین بهار گفت...

در مورد انور خوجه
انوَر خوجه از پایان جنگ جهانی دوم تا زمان مرگش در سال ۱۹۸۵ در قدرت بود و با وجود فقر شدید در آلبانی، مردم آن کشور وی را دوست داشتند. حتی بعد از های و هوی امثال دونالد ریگان و «جرج پی. شولتس» و «الکساند هیگ»، کسانیکه زمان انور خوجه را بیاد داشتند، از او تعریف می‌کردند و وقایع‌نگاری ژورنالیسم مبتذل سیاسی را که معمولاً از دانش سیاسی تهی است، نمی‌پذیرفتند.
انور خوجه به واسطه اظهاراتش پیرامون مخالفت با بازنگری در اصول مارکسیسم-لنینیسم از اواسط دهه ۱۹۷۰ مورد توجه بود. وی در سال‌های ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۸ از مائوئیسم هم فاصله گرفت.
میراث انور خوجه شامل ۷۰۰۰۰۰ سنگر بتونی تک‌نفره در آلبانی است. این سنگرها که بسیار محکم و با قابلیت حمل و نقل ساخته شده بودند، قرار بود به عنوان محلی برای دیدبانی و تیراندازی با جنگ‌افزار شیمیایی استفاده شود. سنگرها، انواع گوناگونی داشتند که شامل سنگر تیربار، سنگرهای ساحلی، تأسیسات دریایی زیرزمینی و حتی محلی برای استقرار نیروی هوایی در کوهستان و سنگرهای زیرزمینی نیز می‌شد.
موزه تاریخ ملی آلبانی یادآور دوران انورخوجه است. همچنین کاخ فرهنگ معروف به پیرامید ( بخاطر شکل هرمی که دارد) که بعدها، احمد چلبی‌های آلبانی (برای تحقیر تاریخ عصر انورخوجه) آن را به دیسکو و...تبدیل کردند.
...
قضاوت در مورد گذشتگان ساده نیست. بویژه وقتی در مدار دافعه هستیم و بد را بد تر می‌بینیم.
با کمال احترام: همنشین بهار

همنشین بهار گفت...

وقتی در مدار دافعه هستیم، بَد را، بَد تر می‌بینیم
در مورد اَنوَر خوجه و آلبانی

اَنوَر خوجه از پایان جنگ جهانی دوم تا زمان مرگش در سال ۱۹۸۵ در قدرت بود و با وجود فقر شدید در آلبانی، مردم آن کشور وی را دوست داشتند. حتی بعد از های و هوی امثال رونالد ریگان و «جرج پی. شولتس» و «الکساند هیگ»، کسانیکه زمان انور خوجه را بیاد داشتند، از او تعریف می‌کردند و وقایع‌نگاری ژورنالیسم مبتذل سیاسی را که معمولاً از دانش سیاسی تهی است، نمی‌پذیرفتند. البته شمار زیادی از مردم آلبانی، هیستری ضدمذهبی انور خوجه و مریدانش را زیر سؤال می بردند. سال ۱۳۹۱، که زیر پای حکومت سست شد، بیش از ده هزار نفر با سلام و صلوات به مسحد ادهم بیک هجوم بردند، درهای [تا آنزمان] بستهِ مسجد را شکستند و در آن نماز خواندند. حکومت، کلیسای ارتدکس رستاخیز مسیح را هم تخریب کرده بود که سال ۲۰۱۴ از نو مرمت شد و مردم دسته دسته به احترام به آنجا رفتند. شدت تبلیغات علیه انور خوجه به پایین کشیدن مجسمه‌های وی انجامید و کم کم خاطره‌اش از یادها رفت بطوریکه اکنون به زحمت می‌توان قبر او را پیدا کرد.
انور خوجه به واسطه اظهاراتش پیرامون مخالفت با بازنگری در اصول مارکسیسم-لنینیسم از اواسط دهه ۱۹۷۰ مورد توجه بود، بویژه که در سال‌های ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۸ از مائوئیسم هم فاصله گرفت. میراث انور خوجه، بجز آثاری که تالیف کرد، حدود هفتصد و پنجاه هزار سنگر بتونی تک‌نفره در آلبانی است. این سنگرها که بسیار محکم و با قابلیت حمل و نقل ساخته شد، قرار بود به عنوان محلی برای دیدبانی و تیراندازی با جنگ‌افزار شیمیایی استفاده شود. سنگرها، انواع گوناگونی داشتند که شامل سنگر تیربار، سنگرهای ساحلی، تأسیسات دریایی زیرزمینی و حتی محلی برای استقرار نیروی هوایی در کوهستان و سنگرهای زیرزمینی نیز می‌شد. موزه تاریخ ملی آلبانی یادآور دوران انورخوجه است. همچنین کاخ فرهنگ معروف به «پیرامید»، که بعدها، «احمد چَلبی‌»های آلبانی(برای تحقیر تاریخ عصر انورخوجه) به دیسکو تبدیل کردند. فرماندهان ناتو نیز در آن محل(زمان درگیری‌های کوسووو) برو و بیا داشتند. قضاوت در مورد گذشتگان ساده نیست. بویژه وقتی در مدار دافعه هستیم و بد را بد تر می‌بینیم. همنشین بهار